محتویات:

نیروهای بین مولکولی

پیوند یون ـ دوقطبی

پیوند دوقطبی ـ دوقطبی

پیوند یون ـ دوقطبی لحظه­ای

پیوند دوقطبی ـ دوقطبی لحظه­ای

پیوند لاندن

پیوند هیدروژنی

مقایسه­ی قدرت پیوندها

برای پرش به مطلب مربوط به هر عنوان، بر روی آن عنوان در قسمت بالا کلیک کنید.

نیروهای بین مولکولی

به­طور کلی بین اتم­ها، یون­ها و مولکول­ها برهم­کنش­های زیر متداول هستند:

پیوند کووالانسی، پیوند یونی، پیوند فلزی، پیوند یون ـ دوقطبی، پیوند دوقطبی ـ دوقطبی، پیوند یون ـ دوقطبی لحظه­ای، پیوند دوقطبی ـ دوقطبی لحظه­ای، پیوند لاندن و پیوند هیدروژنی.

 با پیوندهای کووالانسی و یونی قبلا آشنا شده ایم. با پیوند فلزی در بخش جامدات فلزی آشنا خواهیم شد. در ادامه با مابقی پیوندهای یاد شده که در آنها معمولا مولکولها نیز دخیل هستند، آشنا می شویم.

پیوند یون ـ دوقطبی

پیوند یون ـ دوقطبی برهم­کنشی است که بین یک یون و یک مولکول قطبی شکل می­گیرد. در واقع در صورتیکه سر ناهمنام یک مولکول قطبی در مجاورت یک یون قرار بگیرد، بین آنها جاذبه برقرار می شود که از آن بعنوان پیوند یون ـ دوقطبی یاد می شود. قدرت برهم­کنش یون ـ دوقطبی متناسب با بار یون و گشتاور دوقطبی مولکول قطبی است و با افزایش فاصله کاهش می­یابد.

پیوند یون ـ دوقطبی می­تواند مثلاً موقع انحلال جامدات یونی در حلال­های قطبی یا جامدات یونی حاوی مولکولهای قطبی مثل آب مشاهده شود. هنگامی­که یک یون در یک حلال قطبی حل می­شود، یون با مولکول­های حلال، حلال­پوشی می­شود و تعدادی پیوند یون ـ دوقطبی تشکیل می­شود.

 

پیوند دوقطبی ـ دوقطبی

برهم­کنش­هایی هستند که بین مولکول­های قطبی به­وجود می­آیند. در واقع در صورتیکه سرهای ناهمنام مولکولهای قطبی در مجاورت یکدیگر قرار بگیرند، بین آنها جاذبه برقرار می شود که از آن بعنوان پیوند دوقطبی ـ دوقطبی یا بطور خلاصه تر قطبی-قطبی یاد می شود.قدرت پیوندهای قطبی ـ قطبی متناسب با حاصلضرب گشتاور دوقطبی مولکول­های قطبی برهم­کنش­کننده هستند و مشابه دیگر برهمکنش­ها با افزایش فاصله ضعیفتر می­شوند.

پیوند یون ـ دوقطبی لحظه­ای

برهمکنشی است که بین یک یون و یک مولکول غیرقطبی شکل می­گیرد. ابر الکترونی مولکول غیرقطبی در حالت عادی متقارن است. حضور یک یون یا مجاورت مولکول غیرقطبی با یون تقارن ابر الکتریکی مولکول غیرقطبی را به علت جاذبه و دافعه­ی ابرالکتریکی مولکول غیرقطبی با یون بهم میزند. مثلاً اگر یون مثبت باشد، ابر الکترونی مولکول غیرقطبی به سمت یون مثبت کشیده می­شود و در مجاورت یون مثبت فزونی ابر الکترونی یا بار جزئی منفی ایجاد می شود، درحالی­که در سمت دور از یون مثبت کمبود ابر الکترونی و بار جزئی مثبت ایجاد می شود.

به علت پیدایش بارهای جزئی در مولکول غیرقطبی، بین یون و مولکول غیرقطبی جاذبه برقرار می­شود. به بارهای جزئی حاصله روی مولکول غیرقطبی که تحت تأثیر عامل خارجی به­وجود آمده­اند، بارهای جزئی القایی گفته می­شود و مولکول غیرقطبی را که به صورت لحظه­ای بخاطر یک عامل خارجی به یک دوقطبی تبدیل شده است دوقطبی لحظه­ای یا القائی می نامند.  

مقدار بارهای جزئی القا شده بر روی مولکول غیرقطبی تابعی از بار یون و سهولت قطبیده شدن مولکول غیرقطبی است و با افزایش آنها افزایش می یابد. قطبش­پذیری بیانگرسهولت قطبیده شدن مولکول غیرقطبی است و به طور کلی با افزایش اندازه­ی مولکول  افزایش می­یابد. با افزایش بارهای جزئی القا شده بر روی مولکول غیرقطبی و بار یون و کاهش فاصله مولکول غیرقطبی و یون پیوند یون – دو قطبی لحظه ای قویتر میشود.

پیوند دوقطبی ـ دوقطبی لحظه­ای

برهمکنشی است که بین یک مولکول قطبی و یک مولکول غیرقطبی ایجاد می­شود. در صورت مجاورت یک مولکول قطبی و یک مولکول غیرقطبی تحت تأثیر بارهای جزئی دائمی مولکول قطبی، در مولکول غیرقطبی بارهای جزئی القا می­شوند، مولکول غیرقطبی به صورت یک دوقطبی لحظه­ای در می­آید و بین مولکول قطبی و مولکول غیرقطبی جاذبه برقرار می­شود که به جاذبه حاصل پیوند دو قطبی دائمی - دو قطبی لحظه ای( القائی) یا دو قطبی - دو قطبی لحظه ای( القائی) یا قطبی  - قطبی لحظه ای( القائی) میگویند.

مقدار بارهای جزئی القایی و قدرت برهمکنش متناسب با گشتاور دوقطبی مولکول قطبی و قطبش­پذیری مولکول غیرقطبی است. این برهمکنش مثلاً در انحلال مواد غیرقطبی در حلال­های قطبی یا بالعکس مشاهده می­شود.

پیوند لاندن

برهمکنشی است که در کلیه مواد بین سایر برهمکنشهای ممکن وجود دارد. برای مواد غیر قطبی، این برهمکنش تنها برهم­کنش­ ممکن بین مولکول­های غیرقطبی است و برای مابقی مواد معمولا ضعیف تر و کم اهمیت تر از برهمکنش های دیگر است، بهمین جهت پیوند لاندن برای مواد غیرقطبی بیشترین اهمیت را دارد و معمولا تشکیل آن بین مولکول­های غیرقطبی درنظرگرفته می شود و بررسی می شود. در صورتیکه به هر دلیلی تقارن ابر الکتریکی یک مولکول غیرقطبی بهم بخورد، مولکول غیرقطبی به یک دوقطبی لحظه­ای تبدیل می­شود و این دوقطبی لحظه­ای، مولکول­های غیرقطبی اطراف را نیز به خاطر القا به دوقطبی لحظه­ای تبدیل خواهد کرد و در نتیجه بین مولکول­ها می­تواند جاذبه برقرار شود. از جاذبه های حاصله بعنوان پیوند لاندن یاد می شود.

دوقطبی­های لحظه­ای ایجاد شده به راحتی می­توانند وارونه شوند و در نتیجه به­طور میانگین گشتاور دوقطبی مولکول­ها صفر است، اما جاذبه­ی بین آن­ها به طور میانگین غیر صفر است و وجود دارد. قدرت این برهم­کنش­ها بستگی شدیدی به قطبش­پذیری مولکول دارد و با افزایش اندازه­ی مولکول به سرعت رشد می­کند.

نیروهای لاندن به­طور کلی تابعی از اندازه­ی مولکول و شکل مولکول هستند که اندازه­ی مولکول مهمترین فاکتور محسوب می­شود.

هر چه اندازه­ی مولکول بزرگتر باشد (تعداد اتمهای بیشتری داشته باشد و از اتمهای بزرگتری تشکیل شده باشد)، ابر الکترونی آن نیز بزرگتر خواهد بود که قطبش پذیری بیشتری برای مولکول نتیجه خواهد داد و احتمال تشکیل دوقطبی­های لحظه­ای و گشتاور دو قطبی بالاتر برای دوقطبی­های لحظه­ای تشکیل شده بیشتر خواهد شد و بنابراین نیروهای لاندن و نیروهای بین مولکولی قویتر خواهند بود. این مطلب می تواند خودش را به صورت افزایش دمای ذوب و جوش ترکیبات با افزایش اندازه آنها نشان دهد.

با توجه به اینکه معمولاً با افزایش جرم مولکول، اندازه­ی مولکول نیز زیاد می­شود، گاهی اوقات می­گویند نیروهای لاندن با جرم مولکول­ها متناسب­اند، اما در صورتیکه افزایش جرم مولکولها منجر به افزایش اندازه مولکولها نشود(مثل مورد ایزوتوپ­ها) متناسب بودن نیروهای لاندن با جرم مولکول­ها صادق نخواهد بود. بعنوان مثال میتوان دمای جوش ایزوتوپ های هیدروژن(که تنها پیوند لاندن بین مولکولهای آنها وجود دارد) را درنظر گرفت. با وجوداینکه از هیدروژن به تریتیم جرم سه برابر میشود، اما اندازه و در نتیجه نیروهای بین مولکولی و دمای جوش چندان تغییر نمی یابد.

شکل مولکولها نیز در تعیین قدرت پیوندلاندن تاثیرگذار هستند. نیروهای لاندن برای تشکیل نیازمند تماس مولکول­ها با یکدیگرند. هر چه سطح تماس مولکول­ها با هم بیشتر باشد، نیروهای لاندن نیز قویتر خواهند بود. شکل­های مسطح به مولکول­ها اجازه می­دهند که سطح تماس خوبی داشته باشند و در نتیجه لاندن خوبی برقرار کنند. شکل­های کروی سطح تماس کمی دارند و منجر به نیروهای لاندن ضعیفتر می­شوند. به عنوان مثال BF3 و CF4 هر دو غیرقطبی هستند و CF4 بزرگتر از BF3 است. با این وجود به دلیل شکل مسطح BF3 در مقایسه با شکل کروی CF4 دمای جوش BF3 بیشتر از CF4 است.

پیوند هیدروژنی

پیوندی است که بین یک اتم هیدروژن با بار جزئی مثبت بزرگ (بعلت اتصال به اتم­های الکترونگاتیوی مثل فلوئور، اکسیژن و نیتروژن یا اتصال به گروه های الکترونگاتیوی مثل –CF3 و –CCl3 ) و یک اتم کوچک حاوی جفت الکترون غیرپیوندی با بار جزئی منفی بزرگ (که معمولا فلوئور، اکسیژن و نیتروژن در این شرایط صدق می کنند) تشکیل می­شود. معمولا پیوند هیدروژنی را با نقطه چین بین اتم هیدروژن و اتم دیگر تشکیل دهنده پیوند هیدروژنی نمایش می دهیم. بعنوان مثال در مواد HF ، H2O و NH3 پیوند هیدروژنی بین مولکولها داریم.

معمولا با افزایش بار جزئی مثبت روی هیدروژن و بار جزئی منفی روی اتم دیگر پیوند هیدروژنی قویتر میشود.

پیوند هیدروژنی ضعیفتر از پیوند یونی و کووالانسی اما معمولا قویتر از دیگر پیوندها مثل قطبی و لاندن است. بنابراین ترکیبات با قابلیت تشکیل پیوند هیدروژنی از ترکیبات قطبی و غیرقطبی بدون این قابلیت معمولاً دمای ذوب و جوش بیشتری دارند. بعنوان مثال در حالیکه در ترکیبات دو تایی عناصر گروه چهار اصلی با هیدروژن یعنی CH4, SiH4, GeH4, SnH4, PbH4 از CH4 به PbH4 بعلت افزایش اندازه و قدرت نیروهای بین مولکولی لاندن دمای جوش افزایش می یابد، در ترکیبات دو تایی عناصر گروه پنجم اصلی با هیدروژن یعنیNH3, PH3, AsH3, SbH3   از PH3 به SbH3 دمای جوش بعلت افزایش اندازه و قدرت نیروهای بین مولکولی لاندن افزایش می یابد، اما  دمای جوش NH3 که می تواند پیوند هیدروژنی بدهد از PH3 با وجود آنکه اندازه بزرگتری دارد اما پیوند هیدروژنی ندارد بیشتر است. روند مشابهی برای دمای جوش ترکیبات دو تایی عناصر گروه ششم و هفتم اصلی با هیدروژن مشاهده می شود.

زاویه­ی ایده­آل برای پیوند هیدروژنی و پیوند کووالانسی حول اتم هیدروژن برابر 180 درجه است ( دقت داشته باشید که در اینجا حول اتم هیدروژن می توانیم آرایش AB2 در نظر بگیریم). بهمین جهت مواد حاوی پیوند هیدروژنی ساختارهایی با ویژگیهای بخصوصی اتخاذ می کنند که این زاویه را داشته باشند. بعنوان مثال در یخ هر مولکول آب با چهار مولکول آب دیگر پیوند هیدروژنی می­دهد و به منظور ایجاد زاویه­ی ایده­آل 180 درجه یخ مجبور است ساختاری پرحفره یا باز داشته باشد. هنگامی­که یخ آب می­شود برخی از پیوندهای هیدروژنی شکسته میشوند و حفره­های ساختار باز شروع به پر شدن میکنند. به همین جهت چگالی آب از یخ بیشتر است. برای آب از صفر درجه­ی سانتیگراد تا حدود 4 درجه­ی سانتیگراد با افزایش دما پیوندهای هیدروژنی بیشتری می­شکنند و حفره­ها بیشتر پر می­شوند. در نتیجه چگالی آب از صفر درجه­ی سانتیگراد تا حدود چهار درجه­ی سانتیگراد افزایش می­یابد. از چهار درجه­ی سانتیگراد به بالا با افزایش دما به علت افزایش جنب و جوش­های مولکولی و دورتر شدن مولکول­ها از هم حجم زیادتر می­شوند و چگالی کاهش می­یابد.

در تعیین دمای جوش هم قدرت پیوند هیدروژنی و هم تعداد پیوند هیدروژنی حائز اهمیت است. بعنوان مثال با وجود قویتر بودن پیوند هیدروژنی در HF  دمای جوش H2O  بعلت تعداد پیوند بیشتر بالاتر است.

مقایسه­ی قدرت پیوندها

 مقایسه قدرت پیوندهای مختلف در مقایسه خواص مواد مختلف حاوی این پیوندها مفید واقع میشود. بطور کلی پیوندهای یونی، کووالانسی و فلزی قویتر از دیگر پیوندها هستند. برای مابقی پیوندها ترتیب از قویترین به ضعیفترین معمولا بصورت یون­ـ­قطبی، لاندن مولکول­های بزرگ، هیدروژنی، قطبی­ـ­قطبی، یون­ـ­قطبی لحظه­ای، قطبی­ـ­قطبی لحظه­ای و لاندن مولکول­های کوچک است.